یادداشت / طریق پرس ، همانگونه در بخش اول بیان شد ، کار برای اشغالگران به گونه ای گره خورده است که هنوز در سردرگمی های به سر برده و نتوانیته اند به تاکتیک مناسبی در مقابل حریفشان برسند.
عدم توانایی آسیب به حماس در رویارویی مستقیم و بی نتیجه ماندن حملات علیه جبهه شمالی یعنی حزب الله کم بوده که فشار بیش از پیش مقاومت یمن در آسیب رساندن به زیرساخت های اراضی اشغالی و تنگ کردن محاصره دریایی ، امنیت ، آرامش و آسایش ساکنین سرزمین های اشغالی و شهرک نشینان را به مرحله ای حساس رسانده است.
اضطرابی که توسط موشک های مقاومت ایجاد می شود ، در کنار ترس از ترور شدن توسط عاملان عملیات های استشهادی در خیابان از یک سو و از بین رفتن بسیاری از اشتغال های خرد و کلان از ابتدای نبرد تا کنون از سوی دیگر و همچنین قعطی های مکرر برق و آب ، به نوعی سکونت در اراضی اشغالی را برای اشغالگران بسیار سخت و بعضاٌ غیر ممکن کرده است .
نخست وزیر اسرائیل که پس از مجادلات بسیار با کابینه جنگ خود ، حالا بصورت خود رای عمل می کند و سعی بر آن دارد تا در صورت بر روی کار آمدن یک جمهوری خواه در ایالات متحده بتواند از مخمصه که در آن گیر کرده است رهایی یابد.
سفر روز گذشته نتانیاهو به ایالات متحده و سخنرانی در ساختمان کنگره این کشور ، بیش از اینکه با هدف گرفتن تجهیزات بیشتر بوده باشد ، با هدف تبلیغات انتخاباتی به نفع ترامپ جهت جلب مشارکت جمهوری خواهان کنگره برای دوران پسا بایدن بوده تا ضمن دریافت تضمین حمایت های گسترده بتوانند به هماهنگی واحد با شرکای غربی خود برسند.
اشغالگران طی این کمتر از یکسالی که از آغاز نبرد گذشته است به خوبی فهمیده اند که نمیتوانند با مقاومتی که از به روزترین تجهیزات نظامی برخوردار است مقابله کنند و بایستی هر طور که شده جلوی تامین و تجهیز گروه های مقاومت را بگیرند.
محور مقاومت که از ایران آغاز و به سمت غرب از عراق و سوریه گذشته و در نهایت به لبنان و غزه امتداد داشته است ،مسیر تامین ادوات نظامی برای تجهیز رزمندگان مقاومت بوده و همین مسیر انتقال موجب شده تا کار برای صهیونیست ها در مقابل گروهی کوچک از مقاومت(حماس) گره بخورد و آنان را به فکر مقابله بیاندازد.
بنظر میرسد اشغالگران با بررسی های مختلفی که انجام داده اند ،به این نتیجه رسیده باشند که چاره ای جز ایجاد حملات گسترده جهت قطع این مسیر نداشته و باید هر طور که شده مبادی انتقال را قطع کنند.
نقطه اصلی تمرکز اشغالگران برای ضربه کشور سوریه خواهد بود تا بتوانند با مسدود کردن مسیر سوریه ، لبنان و فلسطین در ادامه با پشتیبانی هم پیمانانشان حداقل دستاوردی داشته باشند تا از بار تحقیر شدن در مقابل حماس کم کنند.
حال آنکه ارتش اسرائیل خود به تنهایی توانایی همین کار را هم نداشته و درگیر شدن گسترده در سوریه به میدان کشاندن حزب الله لبنان و انصارالله یمن را به دنبال خواهد داشت.
حجم آتشی که در ایجاد درگیری در شمال با لبنان و در جنوب با انصارلله به راه خواهد افتاد بایستی برای اشغالگران به طور منظم ادامه داشته باشد تا بتوانند به کریدورهای سوریه آسیب جدی وارد کنند و همین مسئله نتانیاهو را بیش از قبل محتاج آمریکا و جمهوری خواهان در این کشور کرده است.
آغاز درگیری ها می تواند ورود مستقیم ایران و مقامت عراق را نیز به همراه داشنه باشد و این نکته ای است که نتایاهو را تا کنون مجبور کرده در این مورد کمی محافظه کارانه عمل کند ، چرا که می تواند هزینه ای جبران ناپذیر به اسرائیل تحمیل کند.
انتهای بخش دوم
میلاد پناهی