طریق پرس ، در بخش اول این نکته که رژیم صهیونیستی پس از شروع حمله زمینی به غزه دچار سردرگمی شده و به هر عملی دست خواهد زد تا خود را رها کرده و از خفت عدم موفقیت در این درگیری کم کند. اتخاذ تاکنیک جنگی مناسب از طرق حماس و حملات پراکنده مقاومت یمن و لبنان که عملا نقشه های رژیم اسعالگر را نقش بر آب کرده ، آبروی برای نتانیاهو باقی نگذاشته است تا بتواند به جهان القا کند که این حجم از خسارت و هزینه که تا کنون به آنها تخمیل شده است توسط گروه کوچکی مانند حماس نبوده و جریان چیز دیگریست.
برای مقامات رژیم صهیونیستی بیش از آنکه شکست دادن حماس اهمیت داشته باشد ، بازگرداندن اعتبار و اقتداری که برای ارتش خود متصور بودند در اولویت قرار داشته و این رویکرد به نتیجه نخواهد رسید مکر با درگیر کردن دشمنی بزرگتر و قوی تر از حماس.
فشار حزب الله بر شمال اراضی اشغالی و حملات انصارلله به بنادر جنوبی که بیشترین ارتباط تجاری برای اسرائیل به همراه داشته ، ماجرا را به گونه ای برای اشغالگران پیش برده است که حتی تمرکز کافی برای از میان برداشتن حماس را هم نداشته و مدام در میدان دچار تلفات سنگین انسانی و لجستیکی می شوند ، همین عامل موجب شده است تا برای ادامه نبرد با دشمن قوی تر دچار تردید شوند که آیا در صورت گسترش میدان نبرد ئ درگیر شدن دیگر کشورهای حوزه مقاومت ، هم پیمامانشان چگونه از آنها حمایت خواهند کرد.
بخوبی برای مقامات اسرائیلی روشن است که تمامی تفکر محورمقاومت بر پایه جمهوری اسلامی ایران می چرخد و در صورت وارد شدن مستفیم ایران به نبرد غزه ، آمریکا و دیگر حامیان نیز بصورت مستقیم درگیر خواهند شد.
هدف صهیونیست ها در ایجاد درگیری گسترده ، تنها شکست حماس نبوده و در تلاش برای فرار از بی آبرویی پیش آمده هستند با تنش های منطقه ای و به نوعی پرت کردن حواس ها از این مسئله است . حمله موشکی و به شهادت رساندن سردار رشید اسلام ، سید رضی موسوی ، یکی از اقداماتی بوده برای درگیر کردن ایران در نبرد با اسرائیل و اقناع غرب و دیگر کشورها برای تشکیل یک ائتلاف نظامی قدرتمند علیه محور مقاومت.
اما دکترین نظامی حمهوری اسلامی ایران در کنار تفکر سنجیده روابط خارجی که بر کشور حاکم بوده و در طول دو دهه گدشته سرعت گرفته است ، بخوبی از چگونگی این اتفاقات باخبر است و همواره تلاش داشته تا پاسخ اقداماتی این چنینی را بصورت کوبنده و تاثیرگذار به گونه ای بدهد در عین تاثیر بر پیکره و بدنه رژیم صهیونیستی به اعتبار اشعالگران نیز خدشه وارد شده باشد.
انصارالله یمن در طول سالهای اخیر به عنوان یکی از اضلاع محور مقاومت بخوبی با ارسال سلاح و تکنولوژی تجهیز شده و به تواناییو بلوغ نظامی رسیده است که جمهوری اسلامی ایران لازم نباشد بصورت مستقیم وارد عمل شود و بتواند با استفاده از دیگر ابزار ضربات کاری به دشمنان وارد کند.
ادامه درگیری در اوکراین در کنار آغار تنش در تنگه تایوان و همجنین وضعیت غیرقابل پیش بینی در شمال آفریقا ، وضعیت را برای آمریکا جهت ورود به نبرد، دست به عصا کرده که در صورت درگیری در چند جبهه چگونه این درگیری ها را ادامه خواهند داد و آیا پس درگیر شدن در جبهه های مختلف با جغرافیای متفاوت میتوانند پیروز میدان باشند با خیر ، همین امر موجب شده تا آمریکا به عنوان حامی اصلی اسرائیل مخالف با افزایش گستره نبرد باشد.
پایان بخش دوم
میلاد پناهی